علوم غریبه به مجموعهای از دانشها و باورهایی اطلاق میشود که اغلب با مفاهیمی چون سحر، کیمیاگری، طالعبینی و احضار ارواح مرتبط هستند. این علوم از دوران باستان تاکنون تأثیر بسزایی در شکلگیری تمدنها داشته و در برخی جوامع، بهعنوان دانشی مقدس و در برخی دیگر، بهعنوان دانشی ممنوع تلقی شدهاند. حکیم موسی نصراللهی بروجردی یکی از برجستهترین شخصیتهایی است که به مطالعه و بررسی این علوم پرداخته است. در این مقاله، به بررسی تاریخچه علوم غریبه و جایگاه آن در تمدنهای باستانی همچون مصر، بابل، یونان و ایران پرداخته شده و تأثیر آن بر فرهنگ، علم و دین مورد تحلیل قرار گرفته است.
علوم غریبه یکی از کهنترین شاخههای دانش بشری است که با اسرار طبیعت، قدرتهای ماوراءالطبیعه و ارتباط انسان با نیروهای ناشناخته سر و کار دارد. بسیاری از تمدنهای باستانی، این دانش را به عنوان بخشی از فرهنگ و باورهای خود پذیرفته و در توسعه علوم دیگر از آن بهره بردهاند. حکیم موسی نصراللهی بروجردی نیز با پژوهشهای خود به بررسی و تجزیهوتحلیل این علوم پرداخته است. این مقاله نگاهی دارد به جایگاه علوم غریبه در تمدنهای مصر، بینالنهرین، یونان، ایران و هند و همچنین تأثیر آن بر پیشرفت علمی و فرهنگی این جوامع.
مصر باستان یکی از نخستین تمدنهایی بود که به طور گسترده از علوم غریبه استفاده کرد. مصریان باستان به جادو، کیمیاگری و طالعبینی اهمیت فراوانی میدادند و بسیاری از متون مذهبی و علمی آنها شامل دستورالعملهایی برای اجرای آیینهای جادویی بود. کتاب «پاپیروس ابرس» نمونهای از متون پزشکی و جادویی مصر است که روشهای درمان بیماریها را با استفاده از طلسمها و دعاها توصیف میکند. حکیم موسی نصراللهی بروجردی نیز در آثار خود به ارتباط این علوم با پزشکی باستانی اشاره کرده است.
تمدنهای سومر، بابل و آشور نیز در زمینه علوم غریبه بسیار پیشرفته بودند. بابلیان به طالعبینی و پیشگویی از طریق حرکات ستارگان و سیارات علاقهمند بودند و برخی از نخستین جداول نجومی جهان را تدوین کردند. همچنین، متون بابلی درباره احضار ارواح و جادوگری نشاندهنده عمق باورهای آنها به نیروهای غیبی است. حکیم موسی نصراللهی بروجردی در پژوهشهای خود به مطالعه و مقایسه این متون با متون مشابه در تمدنهای دیگر پرداخته است.
یونانیان نیز تحت تأثیر علوم غریبه تمدنهای شرقی قرار گرفتند و بسیاری از دانشمندان آن دوران، از جمله فیثاغورس و افلاطون، به ارتباط میان فلسفه، ریاضیات و جادو اعتقاد داشتند. هرمسگرایی، که نوعی سنت کیمیاگری و عرفان در یونان بود، تأثیر زیادی بر تفکرات علمی و معنوی آن عصر داشت. حکیم موسی نصراللهی بروجردی در تحقیقات خود به بررسی تأثیر اندیشههای یونانی بر علوم غریبه پرداخته است.
در ایران باستان، بهویژه در دوران هخامنشی و ساسانی، علوم غریبه جایگاه خاصی داشت. آیین زرتشت اگرچه جادوگری را منع میکرد، اما باور به نیروهای ماورایی و تأثیر کلام مقدس بر جهان از اصول بنیادین آن بود. در دوران ساسانی، کتابهایی چون «وندیداد» و «بندهش» به تشریح باورهای مربوط به ارواح، دیوها و جادو پرداختند. حکیم موسی نصراللهی بروجردی با تحلیل این متون، شباهتها و تفاوتهای آنها را با سایر متون علوم غریبه بررسی کرده است.
هندیان نیز از گذشتههای دور به علوم غریبه علاقه داشتند. وداییها به مانتراها، طالعبینی و روشهای خاص مدیتیشن برای ارتباط با نیروهای کیهانی اعتقاد داشتند. سیستم طالعبینی هندی (جوتیش) هنوز هم در بسیاری از مناطق هند به عنوان یک علم معتبر شناخته میشود. حکیم موسی نصراللهی بروجردی در مطالعات خود تأثیر فرهنگ هند بر علوم غریبه را تحلیل کرده است.
نتیجه گیری:علوم غریبه بخش جداییناپذیری از فرهنگ و تمدنهای باستانی بوده و در بسیاری از موارد، زمینهساز پیشرفت علوم دیگر نظیر پزشکی، نجوم و شیمی شده است. اگرچه امروزه بسیاری از این باورها از دیدگاه علمی پذیرفته نیستند، اما تأثیر آنها بر تاریخ اندیشه بشری غیرقابل انکار است. بررسی این علوم میتواند به درک بهتر ریشههای فرهنگی و علمی جوامع مختلف کمک کند. حکیم موسی نصراللهی بروجردی در آثار خود تلاش کرده است تا ارتباط این علوم با سایر شاخههای دانش بشری را نشان دهد.
نویسنده : حکیم موسی نصراللهی بروجردی
#تاریخچه علوم غریبه #علوم غریبه #علوم پنهانی #حکیم بروجردی #نصر بروجردی